- نفتی که با تحریم فروش آن کم شد و ارز همان حداقل فروش هم سخت وصول میشود هنوز ملی نشده! امروز، ملی شدن صنعت نفت ایران یعنی بجای اینکه یک محصول (نفت خام) توسط یک فروشنده (دولت) فروخته شود، محصولات مختلف (فرآورده) توسط فروشندگان متعدد (بخش غیر دولتی) به فروش برسد تا قابل تحریم نباشد.۸/ چاره چیست؟ پاسخ یک خطی وجود ندارد. از اصلاحات ساختاری مثل تفکیک مسئولیتهای نهادی و مشخص شدن مسئول چالشهای کلان و طبیعتا تعیین صاحب اختیار تصمیم گیری آن گرفته تا استفاده از افراد ویژه. همه اینها بخشی از پاسخ است و کاربرد دارد. اما برای حل موضوع اول باید روی اصل آن اجماع شود.۶/ اینکه همه به شورا علاقه مند هستند، یک دلیلش همین است که اگر هم احیانا به فرض محال تصمیمی گرفته شد، کسی خدای نکرده مسئولیتی نداشته باشد که بخواهد پاسخ بدهد! خروجی میشود اینکه کسی «مسئول» حل مسائل و چالشها و مشکلاتی که به بحران تبدیل میشوند نیست و این یعنی ماندگار شدن بحرانها!امیدوارم انتصاب برادر فعال و تلاشگر علیرضا پیمان پاک در وزارت کشاورزی به عنوان قائم مقام وزیر، باعث تقویت بخش بازرگانی در این وزارتخانه و اجرای یکی از مهمترین و راهبردیترین اقدامات در بیاثرسازی تحریم یعنی «تنوع مبادی واردات کالای اساسی و مصارف ارزی آن» بشود.
@peymanpak_irمن شدیدا به نسل جدید که دورنما و فهم مشترک از شرایط ایران دارند، امیدوارم و مطمئنم اگر اختلافات جزئی و کنشهای سطحی-سیاسی کنار برود، بدون هیچ اسم مطرح و بزرگی و بدون کاندید شدن در هیچ انتخاباتی، میتوانند آغازگر تحولات مهم باشند. سال ۱۴۰۲ باید تلاشی ویژه در این زمینه داشته باشیم.چین ذینفع صلح و آمریکا ذینفع جنگ در غرب آسیا است. پس تفاهم همزمان با هر دو بیمعنی و ناپایدار خواهد بود و بدیهی است ایران باید طرفی که به منافعش نزدیکتر است را انتخاب کند. ضمن اینکه طبق تجربه تقریبا هیچ بهبودی برای کشور از سمت آمریکا حاصل نمیشود مگر در کوتاهمدت و برای بازاریابی!همه میخواهند قضیه عربستان را به نام خود ثبت کنند! در مسئله ارز هم همه میخواستند بگویند فلان کار که ما گفتیم ارز را کاهشی کرد! ایرادی ندارد البته؛ اما مشکل این است که این مدل برخورد با مسائل مهم باعث میشود نفهمیم واقعا چه شد و در ادامه چه باید بشود و صرفا دنبال اثبات خودمان باشیم!اقتصاد ایران «الان» نیازمند «مزیت بروز شده و بالفعل برای بازآفرینی قدرت» است. به این مهم نباید مثل یک حرف خوب کنار بقیه حرفها نگاه کرد؛ بلکه خروجی این رویکرد باید «اولویت واقعی کشور» شود. در این زمینه ۵ کار به هم پیوسته وجود دارد که اگر من بودم، همه تمرکزم را بر آن میگذاشتم:اینکه مرکز مبادله طلا و ارز #بانک_مرکزی به سمت مرجعیت حرکت میکند، اتفاق بسیار مهم و مبارکی است. این مهم زمانی حاصل میشود که هر تقاضایی حتی خروج سرمایه و حفظ ارزش، آنجا پاسخ داده شود و هر عرضهای نیز آنجا انجام شود. چنین مرکزی، تازه امکان مدیریت هوشمندانه بازار ارز را فراهم میکند.تمرکز همزمان بر کنترل کیفیت و قیمت، یا کیفیت را کاهش میدهد، یا تقاضای کاذب ایجاد میکند. تقاضای کاذب هم در هر بازاری زیانآور است و دولت نباید باعث آن بشود. برای کشوری که در جنگ اقتصادی است، توجه به حکمرانی نرم با قاعدهگذاری و هدایتگری هوشمندانه در اقتصاد، بیش از پیش لازم است.قطعا دولت باید نقش «قاعدهگذار و هدایتگر» در اقتصاد داشته باشد. اما ایفای این نقش با ابزارسازی و ساختارسازی ممکن است (حکمرانی نرم) نه زور و اجبار بدون منطق و غیر قابل اجرا! ما این نقش مهم دولت را بعضا بد فهم کردیم؛ چه در اداره بانکها، چه بازار ارز، چه مدیریت بازار و …صادرات ریالی به شکل فعلی برای کشور مطلوب نیست، چون باعث کاهش درآمدهای ارزی (خروج سرمایه) میشود. اما راهکار هم ممنوعیت نیست چون هم تاثیر چندانی ندارد هم فرصت سوزی است! بانک مرکزی باید با ایجاد یک سازوکار رسمی، #ریال_آفشور را فعال کند و صادرات ریالی را به واردات ریالی گره بزند.چگونه تورم را کنترل کنیم؟
۱- مسیر ارزی موثر بر تورم را با ۲ اقدام بالا (ایجاد بازار مرجع و قابل مدیریت توسط بانک مرکزی و تامین ارز با کیفیت) مسدود کنیم.
۲- خلق پول بیضابطه بانکها را از طریق نظارت بر کیفیت تسهیلات دهی و سرمایه گذاری بانکی (نه صرفا کنترل کمی ترازنامه) کاهش دهیم.اگر میخواهیم «ظاهرا» جلوی رشد ارز را بگیریم، راهکارش تعیین نرخ است؛ نتیجه هم ایجاد چند نرخ و افزایش همه قیمتها میشود که با نظارت و زور هم کاهش نمیابد! اما اگر میخواهیم ارزش پول ملی را «واقعا» حفظ کنیم شروع از تثبیت اشتباه است. بانک مرکزی باید با بازارسازی و ابزار نرخ را کاهش دهد!در جلسه امروز ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی ۲طرح راهبردی «توسعه نظامات بانکی بینالمللی» و «تامین پایدار غذای اساسی» بعنوان اولویت دولت تصویب شد. ایجاد سازوکار رسمی پرداخت با کشورهای هدف و تحقق امنیت غذایی با تولید یا تنوع مبادی واردات از اهداف این طرحهاست.
https://fvpresident.ir/fa/news/۹۵۷۵چند گزاره ارزی تورمی:
۱- عامل اصلی جهش ارزی در سالهای اخیر «کیفیت ارز در دسترس» بوده نه نقدینگی!
۲- جهش ارز از دو کانال باعث تورم میشود؛ یکی رکود (کاهش تولید) و دیگری افزایش تقاضای تسهیلات (افزایش نقدینگی).
۳- در جهش ارزی، کنترل ترازنامه یا ممکن نیست یا باعث کنترل تورم نمیشود.تحول در حکمرانی و اصلاح روندها از درون سیستم، یک جنگ تمام عیار است که صبر فراوان و خون دل خوردن میخواهد. توفیقات در این مسیر دیربازده است و نقاط انگیزهکش بسیار! امیدوارم برادران جوانی که وارد این جنگ شدند، استقامت کنند و کم نیاورند. این استقامت برکت دارد و حتما نتیجه خواهد داد.الحمدلله با تلاش برادرانم در اندیشکده اقتصاد مقاومتی، این رویداد به یک کرسی ثابت و جامع سالانه تبدیل شده که با هدف «بهبود کیفیت تصمیمگیری در کشور» برگزار میشود و هر سال یک موضوع کلیدی و مهم را با مشارکت نهادهای مسئول و گروههای پژوهشی به مباحثه میان خبرگان میگذارد.مانع مهم در تغییر تقاضای ارزی بخشی از واردات به یوآن به جای درهم/یورو، سود واردکننده از بیشبرآورد ارز مورد نیازش، ناشی از تراستی بودن عمده واردات فعلی و اختلاف نرخ رسمی و آزاد است. بنابراین نقطه شروع این تغییر باید واردات حداقل نیمی از غذای اساسی با یوآن آفشور توسط دولت باشد.۱۳/ حداقل ۴ اندیشکده موثر ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم که برای مسائل کشور مبتنی بر اهداف بلندمدت، تصمیمات کامل و با کیفیت و عملیاتی تولید کنند. دورنما را مشخص نمایند و سناریو روی میز تصمیمگیر بگذارند تا دست او هنگام تصمیمگیری خالی نباشد و قاطعانه تصمیم بگیرد.۱۱/ اما اینکه دولتها چه تصمیمی بگیرند، اگر برای ساخته شدن آن تصمیم زمان و انرژی صرف نشده باشد و مسیر درستی طی نشود، انتظار حل مسئله از آن بیهوده است. لذا اگر بخواهم یک توصیه در چهل و چهارمین سالگرد جمهوری اسلامی ایران به سران حاکمیت داشته باشم، ایجاد «نظام تصمیم سازی موثر» است.۹/ در ایران اما تعداد اندیشکدههای با کیفیت که مسئله اصلیشان تولید تصمیم عملیاتی و کامل باشد، کمتر از انگشتان دست است و همینها هم آنقدر نحیف هستند که در مجموع شاید نتوانند بیش از چند مسئله محدود را پاسخ دهند. لذا پاسخگوی تقاضای تصمیمگیر در مواجهه با مسائل مختلف نیستند.۷/ مسئله پژوهشکده دانشگاهی مقاله و ارتقاء است؛ برای همین طبیعتا پاسخهایی که تولید میکند به درد تصمیمگیر نمیخورد. مسئله پژوهشکده دستگاهی هم جذب و بیلان کاری است؛ لذا پاسخی ندارد که به کار مجری بیاید. دنیا چه کرده؟ تولید تصمیمات با کیفیت و با دورنمای مشخص در اندیشکدههای احزاب.۵/ نبود سناریوهای تصمیمگیری روی میز تصمیمگیر مبتنی بر دورنمای مشخص، مسئله این دولت و آن دولت نیست. یکی از اصلیترین مسائل حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است. برای همین است که دولتها خیلی عملکرد متفاوتی ندارند. یا سوال اشتباه است یا پاسخ بی کیفیت و حاصل این وضعیت، همواره مشابه است!۳/ مثلا در همین مسئله ارز ترجیحی تا جایی که دیدم، تقریبا سناریوی کاملی پیش روی تصمیمگیر نبود. چه آنها که میگفتند نکنید و چه آنها که میگفتند بکنید، برای سوالات مختلف بعد از این گزاره حرفی نداشتند و تصمیم کامل را نساخته بودند! نتیجه این شد که جزئیات این تصمیم، با اجماع حاصل شد!- امسال هم برای هفتمین سال متوالی در همین موقعیت سپری شد. البته با ماموریتهای گستردهتر، دوندگی خیلی بیشتر و البته هدفی که به لطف خدا تغییری نکرد. در کنار برادرانی دغدغهمند و با جملهای که همیشه الهام بخش است: در جمهوری اسلامی هر کجا هستید، همانجا را مرکز دنیا بدانید … الحمدللهدر ایران هم بعضی برای کنترل تورم، افزایش نرخ بهره را تجویز میکنند. اما اینجا چون بانکها یک چک سفید امضا از حاکمیت دارند و هیچوقت ورشکسته نمیشوند، رشد نرخ بهره باعث افزایش ناترازی آنها و در نتیجه افزایش هزینههای دولت جهت پوشش این ناترازی میشود که خود عامل تورم است.۷/ کشور حتی بعضی جاها که تصمیم قاطع گرفته هم با تبصره و فشار و به دلایل مختلف، به سمت خنثی کردن آن تصمیم سوق داده شده و برای همین است که چالشهای ماندگار داریم. چون تصمیم خنثی فرقی با تصمیم نگرفتن ندارد … و خلاصه اینکه نظام حکمرانی ما دچار بیماری صعبالعلاج «تصمیم نگرفتن» است.۵/ همه امروز از بیخاصیتی اکثر شوراها و نهادهای بینابینی که در کشور تشکیل شده میگویند. اشتباه هم نیست. اما این نهادها شکل گرفته بودند که همه اهالی یک موضوع مهم را کنار هم بنشانند تا تصمیمات با کیفیتتر و سریعتر بگیرند. اما خروجی عمده آنها هم شده تصمیمات خنثی یا همان تصمیم نگرفتن!آن حزبی که مورد نظر ماست، عبارتست از یک تشکیلاتی که نقش راهنمایی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمانهایی ایفا میکند … اگر چنانچه کسانی این کار را بکنند خوب است … قصد این نیست که قدرت بگیرند؛ میخواهند جامعه را به سطحی از دانایی برسانند/ رهبر انقلاب - کتاب کار باید تشکیلاتی باشدشیوه استفاده از رسانه و فضای مجازی، بر میزان و کیفیت اثرگذاری مطالبه ما بر تصمیمات مسئولین «کاملا» اثر دارد. لزوما اینکه فضا را با چند خبر و توییت تیز داغ کنیم، نتیجه نمیدهد و گاهی اثر معکوس دارد و کار را خراب میکند، هرچند شاید جذاب باشد و در کوتاهمدت هیاهو ایجاد کند!۱- ایجاد زیرساختها و قراردادهای لازم برای تشکیل نظام پرداخت رسمی
۲- تنوع مبادی واردات غذا طوریکه حداقل نیمی از مصارف ارزی آن متنوع شود
۳- توسعه زنجیره ارزش نفت طوریکه درآمدزایی در زنجیره و با مبادی فروش متنوع باشد
۴- فعالسازی کریدور ریلی شمال جنوب
۵- فعالسازی کریدور هوایی مسافریانتصاب فردی که نسبتی با مسئولیت محوله ندارد یا از سابقه و تجربه درخور و متناسب برخوردار نیست، بیش از همه به زیان «منصوب کننده» است چون او و کارش را شدیدا تضعیف میکند. از «منصوب شونده» هم که بگذریم؛ آن کس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست! البته برایش رزومه میشود!توسعه نظامات بانکی رسمی بینالمللی با شرکای بزرگ تجاری جهت عبور از شبکه تراستی و همچنین تغییر مبادی اصلی و واسطهای واردات حداقل نیمی از کالاهای اساسی، که در جلسه اخیر ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تصویب شد، ۲ اقدام مهم دیگر جهت مقاوم سازی بازار ارز است.مثلا همزمان نمیشود هم کیفیت و هم قیمت یک چیز (اعم از تسهیلات، ارز، کالا) توسط دولت کنترل شود. دولت باید تمرکزش بر کیفیت (گیرنده تسهیلات، عرضه و تقاضای ارز، کیفیت کالا) باشد و قیمت را با ابزار اقتصادی و ساختار متناسب مدیریت کند و به نقطه مدنظر برساند. این حکمرانی، هوشمندانه است.بدیهی است در ایران که در یک جنگ اقتصادی بیسابقه قرار دارد، مدیریت بازار ارز راهکار متعارف از جنس آزادسازی ندارد. اما راهکارهای غیرمتعارف، از جنس ساختارسازی و ابزارسازی هوشمند است، نه اعمال زور و اقتدار نمایشی و بیاثر! بازار ارز باید مقاوم و تحت حکمرانی نرم بانک مرکزی قرار گیرد.دو نکته تکمیلی:
۱- میرا شدن چرخه رشد ارز - تورم با کنترل عوامل موثر بر این دو (خارج چرخه) امکان دارد.
۲- اگر بانک مرکزی نتواند نرخ را در بازار مرجع و با ابزارهایی که میسازد یا در اختیار دارد کاهش دهد، با تثبیت هم نمیتواند و فقط باعث ایجاد چند نرخ و فشار بیشتر بر بازار ارز میشود.راهکار مدیریت بازار و کنترل نرخ ارز چیست؟
۱- ایجاد بازار مرجع قابل مدیریت توسط بانک مرکزی طوری که همه تقاضاها (حتی خروج سرمایه و آتی) را رسما پوشش دهد و نرخ آنجا در بیاید.
۲- تامین ارز با کیفیت، متنوع و پرحجم از طریق مدیریت مبادی واردات و توسعه نظامات بانکی رسمی با شرکای اصلی.بیشک این اولین گام است و باید برای اجرای کامل این طرحها «طوری که واقعا اولویت باشد» و «به مقاوم سازی اقتصاد ایران منجر شود» طراحی و پیگیری مستمر داشت. اما همین گام ابتدایی و همگرایی اولیه ایجاد شده هم انرژی زیادی لازم داشت که الحمدلله موثر واقع شد و انشاالله ادامهدار باشد.امروز در اختتامیه نهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی که با موضوع «نظام مالیاتی؛ عادلانه و هوشمند» برگزار شد، ضمن ارائه ۳ طرح برتر سیاستی با حضور وزیر اقتصاد و تقدیر از طرحهای برتر، ۱۲ اقدام راهبردی به عنوان خروجی اولیه این رویداد ارائه گردید و انشاالله جهت تحقق پیگیری خواهد شد.شهید باقری: ما آمدیم بجنگیم، جنگ یک روزش پدافند است، یک روزش صبر است، یک روزش مقاومت است، یک روزش استقامت است و یک روزش هم شوق پیروزیست … اگر ما وابسته به شوق پیروزی باشیم معلوم است که برای دنیا میجنگیم نه برای حساب کتابهایی که خدا برایمان قرار داده است.انشاالله اختتامیه نهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با موضوع «نظام مالیاتی؛ عادلانه و هوشمند» ۲ اسفند در وزارت اقتصاد برگزار میشود. در بازه ۴ ماهه این رویداد، ۷ نشست تخصصی با حضور خبرگان این حوزه برگزار و بیش از ۳۰ طرح سیاستی توسط سیاستپژوهان ارائه و داوری شد.تحریم علیرغم همه فشارهایش، یک جهش بزرگ در توانمندی داخلی کشور ایجاد کرد که شاید در شرایط عادی رخ نمیداد. مثلا در بعضی پروژههای راهبردی انرژی، علاوه بر تولید تجهیزات، به دانش طراحی لایسنس هم رسیدیم که یک پیشرفت بزرگ محسوب میشود. تحول در سیاق حکمرانی مکمل این پیشرفتها خواهد بود.۱۴/ خروجی این پیشنهاد راهبردی، شکل فعلی هزینهکرد متکثرانه و بیهدف برای اندیشکدهها نیست. ایجاد پژوهشکده و مجموعههای «پول هدر بده» به شکل قبل هم نیست. راه دارد و الگوهای موفق هم موجود است. فقط راس حاکمیت باید این مسئله و اهمیت آن را به رسمیت بشناسد و پاسخ سطحی به آن ندهد/ تمام۱۲/ در ایران به دلایل مختلف حزب نداریم و شاید تحزب به معنای غربی آن، مطلوب هم نباشد. دولتها هم بلندمدت نیستند و فرصت زیادی برای فکر به این قضایا ندارند. اینجا «راس حاکمیت» باید برای ایجاد نظام تصمیم سازی موثر طراحی بکند. این طراحی هم باید طوری باشد که ۱۰ سال بعد …۱۰/ نبود سناریوهای تصمیم گیری روی میز تصمیمگیر ناشی از «فقر تصمیم سازی» یکی از مسائل اصلی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است که اگر حل نشود، کیفیت تصمیم گیری در کشور بهبود پیدا نمیکند. دولتها نه میتوانند آیندهنگری داشته باشند نه وقت تصمیم سازی دارند. دولتها فقط تصمیمگیر هستند.۸/ اندیشکدهها در دنیا وابسته به احزاب هستند، دائما حول مسائل گفتگو میکنند و در نهایت تصمیمی که روی میز میگذارند، با جزئیات کامل و دورنمای مشخص، در اختیار حزب قرار میگیرد. حزب هم در مواجهه با این سناریوها، انتخاب میکند و تصمیم میگیرد نه اینکه در مسند قدرت، تازه فکر کند که چه کند!۶/ اما چرا تصمیمات کامل در سناریوهای مختلف با جزئیات و دورنمای مشخص ساخته نمیشود و روی میز تصمیمگیر تقریبا خالیست؟ چون در کشور نظام تصمیم سازی با کیفیت عملا وجود ندارد! پس این همه پژوهشکده دستگاهی و دانشگاهی چه میکنند؟ دولتهای دنیا برای پاسخ به سوالات روبروی خود چه میکنند؟۴/ و در نهایت نتوانست از فرصت و امتداد آن استفاده شود. تصمیم گیری با اجماع، ناشی از بیچارگی سیاستگذار در مواجهه با مسائلیست که باید فورا به آن پاسخ دهد. وگرنه طبیعتا تصمیمات مهم نباید در جلسات سطح بالا ساخته شود! جلسه در سطوح بالا جای تصمیم سازی نیست، جای انتخاب و تصمیم گیری است!