مگر من از وطنم چه میخواستم به غیر از تکهای نان گوشهای امن جیبی با حرمت بارانی از عشق پنجرهای باز که آزادی و عشق به من دهد من چه میخواستم در این حد، که به من نداد!؟ برای همین نیمه شبی دری را شکستم و رفتم .برای همیشه رفتم «شێرکۆ بێکەس» #آرتین_ایراننژاد