- برای این منظور کافی است به بدیهی بودن این نکته توجه کنیم که مجموعهٔ در بر گیرندهٔ همهٔ واقعیتهای هستی، وجود و کمالاتش را از غیر خودش نمیگیرد و این خودکفایی جز با برخورداری از کمال بیانتها ممکن نیست؛ پس تردیدی در وجود حقیقتی بینیاز باقی نمیماند. ۴/۴
https://www.instagram.com/p/CghUVCJoyFR/اگرچه برهانهای متعددی برای تبیین این اندیشه ارائه شده و از استدلالهای فلسفی گرفته تا استناد به فطرت انسانی یا راهنمایی قدیسان را مبنای #خداباوری دانستهاند، ولی مواجه شدن با نقد این دلایل، بحثها و ابهامهایی را پدید میآورد که بهآسانی پایانیافتنی نیست. ۴/۲منبع:
رجال کشی، ج ۱، ص ۳۲۶.
http://noo.rs/pLeGzهمین که خواستند متفرق شوند مفضل به آنها گفت: «ناهار را پیش من بخورید.» و آنها را برای صرف غذا نگه داشت و همزمان به همان دوستانی که دربارهٔ آنها بدگویی کرده بودند پیغام فرستاد و آنها نزد او آمدند و نامهٔ حضرت را برایشان خواند. هنوز ناهار آن مقدسها تمام نشده بود که آن جوانانتحویل آنها دادند و فرمودند آن را به دست مفضل برسانند. آنها هم نامه را به مفضل دادند. او نامه را باز کرد و خواند. در نامه نوشته شده بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. فلان چیز و فلان چیز را بخر» اما از موضوعی که آنها دربارهٔ مفضل تذکر داده بودند هیچ نکتهای در نامه نبود.ضمن اینکه شناخت روش اجرای احکام و تشخیص زمینهها و آثار آن نیازمند تخصصهایی است که با فقه و اصول بهدست نمیآید. اصرار بر حاکمیت قوانین شرعی بدون توجه به این دو نکته علاوه بر نادیده گرفتن تخصص، نتایجی خلاف انتظار قانونگذار بهبار خواهد آورد و جامعه را از دین دور میکند.کدام حکم خدا؟!
جامعهای که اکثریت آن دیندار باشند قوانینی را مبنا قرار میدهند که حکم خدا بهشمار آید. تردیدی نیست که تشخیص این احکام کاری تخصصی است و تنها از فقیهان بر میآید؛ لذا کسانی که بر مبانی و منابع دینی تسلط ندارند نمیتوانند بدون آگاهی کافی در این زمینه اظهار نظر کنند.اما وقتی این آگاهی وجود ندارد یا به هر سبب نمیخواهند از این سعادت بهرهمند شوند، هر اقدامی جز آگاهیبخشی و جذب دلها، موجب دورتر شدن جامعه از اهداف دین خواهد شد و حتی الزام به قانونی که برآمده از خواست عمومی مردم نباشد، نتیجهای جز بیاعتبار کردن قانون نخواهد داشت.خدا اعلام میکند اگر اجبار خوب بود و فایدهای داشت، خودش این کار را میکرد و اختیار مخالفت را میگرفت:
و تو زورگوی بر آنان نیستی. ق: ٤٥
تو گماشتهای اجبارکننده بر آنان نیستی. غاشیة: ٢٢
و ما تو را نگهبان بر آنان و مجبورکنندهٔ آنان قرار ندادیم. انعام، ١٠٧پیام قرآن دعوت به بندگی خداست و راه رستگاری را اطاعت محض از فرمان فرستاده خدا میداند و در جایی که معصوم حکمی صادر کند حق انتخابی برای مؤمنان بهرسمیت نمیشناسد:
و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش به امری حکم کنند برای آنان در کارشان اختیار باشد. (احزاب: ٣٦)امام هادی (علیهالسلام) فرمود: «کسی که احساس حقارت میکند از شرش ایمن مباش.»
http://noo.rs/۱qAVWبر اساس آیهٔ ۲۵۶ سورهٔ بقره، سبک زندگی «اکراه» بردار نیست. فضا باید برای «تبیین رشد و غی» باز باشد تا مردم بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند.خودت را با دلت بشناس
اگر خواستی ببینی خیری در تو هست یا نه به دلت نگاه کن ببین اگر اهل طاعت خدا را دوست داشتی و از اهل معصیت ناخشنود بودی بدان که در تو خیری هست و خدا دوستت دارد … و هر کس با کسی است که دوستش دارد …
حدیثی از امام باقر (علیهالسلام)
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/۱۲۲۷۵۴/translate/٪D۸٪A۷٪D۹٪۸۴٪D۹٪۸۵٪D۸٪B۱٪D۸٪A۱٪۲۰٪D۹٪۸۵٪D۹٪۸۶٪۲۰٪D۸٪A۷٪D۸٪AD٪D۸٪A۸?rownumber=۲و حتی مدعیان پیامرسانی از سوی خدا را با محک عقل و اخلاق، ارزیابی و شناسایی کند. حق احتجاج بندگان بر خدا و مطالبهٔ عدالت و رفتار عقلانی از او که در آیهٔ ۱۶۵ سورهٔ نساء، ۱۳۴ سورهٔ طه و ۴۷ سورهٔ قصص مطرح شده، مبتنی بر همین نکته است.
وقتی خدا و اولیای معصوم او خود را مقیداختلاف این دو عبارت میتواند شاهدی باشد بر اینکه حجت بودن انبیای الهی موضوعی یکطرفه است؛ یعنی وقتی به حقانیت و صداقت فرستادهٔ خدا پی بردیم، باید مطیع او باشیم؛ ولی حجیت عقل، رابطهای دوطرفه را برای پاسخگویی متقابل بندگان و خداوند پدید میآورد.حجت دو طرفه
در حدیثی از امام صادق (ع) چنین نقل شده است:
«حجت خدا بر بندگان پیامبر است و حجت میان بندگان و خدا عقل است.»
کافی، ج ۱، ص ۲۵.
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/۱۰۳۹۲۳/translate/٪D۸٪A۸٪DB٪۸C٪D۹٪۸۶٪۲۰٪D۸٪A۷٪D۹٪۸۴٪D۸٪B۹٪D۸٪A۸٪D۸٪A۷٪D۸٪AF٪۲۰٪D۹٪۸۸٪۲۰٪D۸٪A۸٪DB٪۸C٪D۹٪۸۶٪۲۰٪D۸٪A۷٪D۹٪۸۴٪D۹٪۸۴٪D۹٪۸۷٪۲۰٪D۸٪A۷٪D۹٪۸۴٪D۸٪B۹٪D۹٪۸۲٪D۹٪۸۴?rownumber=۱
نکتهٔ بسیار مهم و جالبی در این حدیث وجود دارد که در این رشته توییت توضیح میدهم.به امام جواد علیهالسلام عرض شد حدیثی از پدرانتان بخوانید. نخستین جملهای که نقل کردند این بود:
«مردم تا زمانی که متفاوت باشند در شرایط خوبی بهسر میبرند اما اگر یکسان شوند هلاک میگردند.»
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/۳۴۵۵۷۵
این یعنی تحمیل یک سبک زندگی بر همگان موجب نابودی جامعه میشود.امام رضا علیهالسلام:
عقل هیچ فرد مسلمانی بدون این ده ویژگی کامل نمیشود:
مردم به خیرش امیدوار باشند
همگان از شرش احساس ایمنی کنند
خوبی اندک دیگران را بسیار شمارد
نیکى بسیار خود را اندک بهحساب آورد
از درخواستهای نیازمندان به او ملول نشود
تا آخر عمرش از کسب دانش خسته نشودراه نجات این است که عشق و ایمان بیقید و شرط را فقط شایستهٔ حقیقت مطلقی بدانیم که فعلا در دسترس ما نیست. با این نگاه، اختلافات را فرصتی برای نزدیک شدن به آن مقصود دلربا بهحساب میآوریم و به چیزی که میفهمیم تکیه و در دیگر امور سکوت میکنیم.این دشواری وقتی بیشتر میشود که بدانیم تنها ایمان راسخ است که میتواند انسان را از سرگردانی در برابر انبوه اختلاف نظرها بیرون آورد و بدون جاذبهٔ شیفتگی و دلدادگی، همواره بار شک و تردید بر روح و روان آدمی سنگینی و حرکت او را کند میکند.💢 مطالبهٔ حق مردم 💢
🔸امام صادق (علیهالسلام):
❇️ خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد نزد حاکم ستمگر برو و به او بگو:
🔻إنی لم أدع ظلامتهم و إن کانوا کفارا.
📚 کافی، ج ۲، ص ۳۳۳.
🔺من مطالبهٔ حق مظلومان را رها نمیکنم حتی اگر کافر باشند.
#تلنگرامام صادق علیهالسلام:
گروهی در مسجد ما را انگشتنما و خودشان را مطرح میکنند؛ نه آنها از مایند و نه ما از آنها. من مىروم و پنهان مىشوم و پرده بر (اسرار) خود مىافکنم ولى آنها پردهٔ ما را مىدرند؛ خدا پردهٔ ایشان را بدرد. (به من) مىگویند: «امام!» بهخدا من …بر اساس مستندات تاریخی ارائهشده در این نشست، برخی از فرقههای مسیحیت، حضرت هارون را که بیش از هزار سال قبل از حضرت مریم زندگی میکرده است بهخاطر حمل کردن عهد الهی همتراز و برادر حضرت مریم میدانستند و در قرائتنامههای خود، از ایشان با تعبیر «برادر هارون» یاد میکردند.
۴/۲اخیرا جناب زهیر میرکریمی در نشست قرآن و زیرمتنهای آن با بیان نمونههایی از تکیه این کتاب بر متون پیشین با نگاهی فارغ از تعلقات مذهبی، تبیینی از تعبیر «اخت هارون» ارائه کرد که نشان میدهد قرآن این صفت را آگاهانه درباره حضرت مریم بهکار برده و اشکال منتقدان وارد نیست.
۴/۱- دلدادگی به حسین (ع) بزرگترین پاداشی است که به خوبان میدهند.اما اگر بهجای جستجوی آفریدگاری انسانوار در کنار یا بالاتر از دیگر موجودات، به روشنترین حقیقتی که میشناسیم یعنی به مفهوم وجود و بینیاز بودنش از تکیهگاهی بیرون از خودش دقت کنیم، خدا را آشکارتر از هر چیزی همهجا و حتی در درونمان خواهیم یافت. ۴/۳روشنترین دلیل وجود #خدا
پس از معتبر شمردن اندیشه انسان، مهمترین موضوعی که باید به بررسی آن پرداخت، خدا بهعنوان پدیدآورنده و تدبیرکننده هستی است و با توجه به تأثیر فراوانی که این باور بر نگاه و شیوه زندگی آدمی دارد، سهلانگاری و زودباوری در پذیرش یا انکار آن عاقلانه نیست. ۴/۱برگشتند و هر یک به اندازهٔ توان خود هزار یا دو هزار یا کمتر و بیشتر آورده بودند و همانجا دو هزار دینار طلا و دههزار درهم نقره جمع شد.
اینجا بود که مفضل به آنها گفت: «شما به من میگویید این افراد را از دور خودم طرد کنم؟ فکر کردهاید خدای متعال به نماز و روزهٔ شما محتاج است؟!»مفضل پس از خواندن نامه آن را به زراره داد و او به محمد بن مسلم داد و همینطور نامه دست به دست گشت و همه آن را خواندند. سپس مفضل از آنها پرسید: «نظر شما چیست؟» آنها گفتند: «اینکه پول هنگفتی نیاز دارد. حالا اجازه دهید بررسی کنیم و جلسه بگذاریم و ببینیم چه میشود!»امام بامرامها
گروهی از اصحاب امام صادق در نامهای به ایشان از مفضل بن عمر شکایت کردند که او با اراذل و کبوتربازان و عرقخورها همنشین میشود و از ایشان خواستند به او تذکر دهند که با چنین افرادی نشست و برخاست نکند.
امام صادق نامهای خطاب به مفضل نوشتند و آن را مهر و موم کردند وبا این حال در دوران غیبت فقط به برداشتهایی خطاپذیر از احکام دسترسی داریم که مشهورترین آنها لزوما درستترین آنها نیست. پس اگر بخواهیم قوانین را دینی کنیم ناچاریم برداشتی را برگزینیم که از اقبال بیشتری در مردم برخوردار باشد. زیرا ملاک عادلانهای برای ترجیح دیگر برداشتها نداریم.اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و دم زدن از آن اگر واقعی باشد در اخلاق و رفتار فرد و جامعه ظاهر میشود و زندگی بهتری را به ارمغان میآورد، اگرنه برتری خاصی نسبت به سایر ادعاها و دلبستگیهای قومی و فرقهای ندارد.هدفی که قرآن دنبال میکند این است که خود مردم آگاه شوند و به این تشخیص برسند که سعادت ابدی آنها در گرو اطاعت بیچون و چرا از پیامبر خداست. اینگونه آنها هرگز با او مخالفت نخواهند کرد و نهتنها در عمل، بلکه حتی در دلشان نیز تسلیم کامل فرمان او خواهند بود.اما این سخن هرگز بهمعنی موافقت قرآن با ایجاد جامعهای استبدادی و تحمیل دین، مرام یا حکومتی خاص بر مردم نیست. چرا که این کتاب آسمانی اکراه در دین را نمیپسندد و اجبار را با اهداف تربیتی و فلسفهٔ آفرینش مغایر میداند.در این #رشته_توییت ۶ تایی تلاش میکنم بهصورت خلاصه و ساده توضیح دهم چرا فرمان قرآن دربارهٔ ضرورت اطاعت محض از پیامبر بهمعنی اجباری بودن دین نیست و چرا کسانی که میگویند نبودن اکراه فقط مربوط به قبل از پذیرش دین است اشتباه میکنند.در قرآن هیچ آیه و حکمی پیدا نمیکنید که از برخورد دنیایی با بیدینی و گناه سخن گفته باشد و برخورد قانونی را فقط برای کسی که مزاحم آزادی و امنیت دیگران باشد مجاز میداند.
حتی در برخورد با زنا اگر کسی متعرض زناکاری شود که در برابر حداقل چهار نفر حرمتشکنی نکرده خودش مجازات میشود.کتابخانه مدرسه فقاهت چرا کار نمیکند؟
بیش از هر کتابخانهٔ آنلاینی به این سایت مراجعه داشتم و اکنون احساس میکنم دستم بسته شده
http://lib.eshia.ir/و موظف به پاسخگویی در چهارچوب عقل انسانی میدانند، تکلیف دیگرانی که چیزی جز برداشت از متون دینی در اختیار ندارند، روشن است و خطاپذیر بودن خرد انسانی نیز تغییری در این قاعده ایجاد نمیکند؛ زیرا این احتمال در برداشتهای دینی بیشتر است و جز با عقل جمعی نمیتوان آن را کاهش داد.زیرا این تعبیر به همان اندازه که انسان را به تبعیت از عقل موظف میداند، نشان میدهد رفتار و فرمان خدا نیز در چهارچوب مرزهایی عقلانی است.
حجت بودن عقل، مفهومی جز این ندارد که آدمی باید تنها آنچه را که منطقی و درست میداند بپذیرددر این روایت علاوه بر معرفی پیامبران و عقل بهعنوان دو حجت خدا، نکته ظریف و مهم دیگری نیز وجود. دارد این مطلب با دقت به تفاوت تعبیر «علی العباد» و «فیما بین العباد و بین الله» که یکی دربارهٔ حجت بودن انبیا و دیگری دربارهٔ حجیت عقل بهکار رفته است بهدست میآید.یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر، اعتراض به رویکرد ستادی است که بودجهٔ قابل توجهی را به اسم احیای امر به معروف صرف میکند، ولی خروجی و بازتابی که از عملکردش دیده میشود به ابتذال کشاندن ساز و کاری مترقی است که قرآن برای نظارت همگانی در جامعهٔ اسلامی توصیه میکند.ٔ مترجمان قرآن «تواب بودن» خدا را «توبهپذیر بودن» او ترجمه کردهاند.
اما با توجه به تعبیر «تاب علیهم لیتوبوا» که توبهٔ بنده را نتیجهٔ توبهٔ خدا میداند بهنظر میرسد «توبهٔ خدا» بهمعنی «بازگشت مهربانانهٔ او بهسوی بندگان» و «تواب» بهمعنی «بسیار بازگشتکننده» است.
موافقید؟عذرخواهی از مردم
یکی از توصیههای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به معاذ هنگامی که او را به یمن اعزام میفرمود این بود:
«در هر موضوعی که نگران بودی عیبی بر تو گرفته شود عذرت را برای مردم بیان کن تا تو را معذور دارند.»
تحفالعقول، ص ۲۵.
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/۳۰۳۴۹۰/translateفقر در راه خدا را بیش از توانگرى دوست بدارد
ذلت در راه خدا را بر عزت در راه دشمنش ترجیح دهد
به گمنامى بیش از شهرت تمایل داشته باشد
سپس فرمود: دهم و چه دهمى! پرسیدند: دهمی چیست؟ فرمود:
هیچ کس را نبیند جز اینکه گوید او از من بهتر و باتقواتر است.
تحفالعقول، ص ۴۴۳.گرچه در آرامشبخشی ایمان و شورآفرینی عشق تردیدی نیست و این همه خوبی را نباید نادیده گرفت، ولی توجه به فراوانی ایمانهای مخرب و آسیب عشقهای کور، چارهای جز مقدم و حاکم ساختن خرد انسانی بر هر حس و گرایشی باقی نمیگذارد.راه نجات
دشواری زندگی درست و عاقلانه فقط به اینخاطر نیست که گرایشهای پست و حیوانی ما را از تن دادن به حکم عقل باز میدارد؛ بلکه علاوه بر آن، گاهی تمایلاتی شورانگیز و احساساتی متعالی ناچارمان میکند میان عقل و عشق یکی را برگزینیم.
#رشته_توییت ۴ تایی
https://www.instagram.com/p/CeT۱Hq-om۷D/… امام نیستم مگر براى کسی که از من فرمان برد، ولى کسى که نافرمانیام کند من امام او نیستم. چرا اینها خود را به نام من مىچسبانند؟! چرا اسم من از دهانشان نمیافتد؟! بهخدا سوگند که خداوند مرا با آنها در یک سرا با هم قرار نخواهد داد.
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/۱۱۹۲۶۰/translate?rownumber=۲اما در تبیین دکتر توسرکانی (لینک زیر توییت) ریشه این نامگذاری به نذر مادر مریم باز میگردد و چنین خطابی بیان تمسخرآمیز یهودیان بوده است برای زیر سؤال بردن تشبه وی به خواهر واقعی هارون؛ تشبهی که شاید آن باور بعدی نیز بر همان اساس شکل گرفته باشد.
https://t.me/hamidhossaini/۱۹۶۷این توضیح با آنکه تهمت اشتباه تاریخی را از قرآن رفع میکند ولی این تعبیر را اقتباسی از باورهایی میداند که بعدها در میان پیروان مسیح و شیفتگان مریم رواج پیدا کرده است؛ لذا همچنان پرسش از دلیل بهکار رفتن چنین تعبیری در سخن یهودیان معترض به آن حضرت را بدون پاسخ باقی میگذارد.
۴/۳