الیزابت دوم در سفر عربستان فهد ولیعهد را در حضور ملک خالد کم حرف و خجول یافت، آنقدر که در گزارش جلسه فهد را کم اهمیت و ساکت انگاشته. اما در جلسه فردا که خالد نبود فهد یک رهبر با عرضه که جلسه را روى انگشت میچرخانده بوده. الیزابت درباره این تفاوت پرسیده بود و پاسخ شنیده بود که/١
دیروز هم خدمت بعضی دوستان عزیز حزب اتحاد گفتم. علت بی توجهی اصلاح طلبان به مفاد متن تا حدی ناشی از ضعف دانش فنی و ناتوانی در تحلیل آثار اقتصادی بندهای هر پیش نویس توافق است. دقیقا به همین خاطر آنها بلحاظ ذهنی امکان قیاس آثار متن گام به گام با وین ۶ را ندارند.
هنوز هم شگفت زدهام چرا ایران به جاى بازگشت آمریکا به برجام، چارچوب توافق محدود را انتخاب نکرد. حال آن که این چارچوب هم منافع اقتصادی صریحترى برای ایران داشت، هم منطقا محدودیت کمترى را بر برنامه هسته اى اعمال مى کرد، هم با نیاز آمریکا هماهنگتر بود و هم سریعتر به نتیجه مى رسید.
برای دوستان اصلاح طلب مطلقا مهم نیست، داخل متن توافق چه نوشته شود. صرفا عجله دارند هر چه سریعتر توافق( هر چه باشد) امضا شود تا بگویند:« این را که ما فروردین ١٤٠٠ میخواستیم امضا کنیم.»
در مذاکرات قبلی طرف اروپایی از «نقطه گریز» برای ددلاین گذاشتن استفاده میکرد، الان آنقدر آن گزاره لوث شده که برای بار چندم از «آخرین پیش نویس» برای سقف گذارى زمانی استفاده میکنند.😊
توافق بازگشت آمریکا به برجام تنها زمانی انتفاعی معادل اجرای برجام(٩٤-٩٧) خواهد داشت که شامل چهار اصل زیر باشد:
١-براى CDDدر پینوشت ١٦ پیوست ٢ فکرى شده باشد.
٢- تگ SDGT بانک و نفت ویو شده باشد.( اجازه افیسر کافی نیست)/١
هنوز این درک درنخبگان ایران بوجود نیامده که برای منعطف کردن قیود اصلی توسعه اعم از آب و وابستگى به درهم امارات،راهی به جز ادغام توسعه کشورهای منطقه( از افغانستان تا لبنان) در برنامه توسعه ایران وجود ندارد. این حقیقت دو پیش نیاز دارد: اول آنکه ایران خودش برنامه توسعه داشته باشد./١
بدون هدف مشخص و بدون آنکه این اصلاحات بخشی از یک برنامه توسعه باشند، ناکامی در اصلاح اقتصاد سیاسی بازار پول و حتی دنده عقب گرفتن از معدود مصادیقی که نشان مى داد جمهورى اسلامی میل و توان پرداخت هزینههای سیاسی اصلاحات بانکی را دارد؛ تنها چند نمونه از مواردی است که ناکامی ایران/٥
این ناکامی ملی حاصل اشتباهات متعدد و تکرارشونده هم در سیاست خارجی و هم در سیاست اقتصادی است که از قضا در دولت آقای روحانی و آقای رییسی مشترکند./٣
آنچه امروز در غزه مى گذرد یکی از دهها نشانهای است که نشان مى دهد ایران نمى تواند پیروزیهای خود در عصر جنگهای خاورمیانه( از ٢٠٠٦ تا ٢٠٢٠) را لزوما در عصر بازسازی خاورمیانه هم تکرار کند. بعضی دوستان ماجرا را در حد ناکامى در تسلیح کرانه باخترى میبینند اما من تصور میکنم…/١
اما اینکه با این حد از عدم اطلاع، ناگهان ماجرا به «نظام اسلامی» ربط پیدا میکنه انصافا مضحکه. حالا از نسبت دروغی که به من دادند هم مى گذریم./٢
کنترل ترازنامه از سمت راست به هر حال قابل دفاعتر از سمت چپ است. اولا مسئله ابهام ح ص س در هر دو برجاست. ثانیا بر خلاف تصور اعداد جمع سپرده از دقت بالایی برخوردار نیست. ثالثا حالا که افزایش ذخیره را تنبیه اول قرار دادهاند در سمت راست میتوان روى طبقات دارایی به تفکیک ذخیره گرفت.
حالا این بزرگوار که کلا متوجه عرض من نشده، اما فرصت خوبی است یادآوری کنم احتمالا بخشی از مسیر کاهش نرخ بهره آزاد( و نه شروع آن) لاجرم از افزایش نرخ بهره تسهیلات رسمی بگذرد.
یک رویه درست که زمان آقای همتی انجام میشد و تصور میکنم در دوره آقای صالح آبادی هم نهایتا ادامه یابد، تنظیم مقررات متناسب با هر رسته صادراتی بود.( فولاد، پسته،..). اما حتی همین رویه هم نیاز به یک برنامه توسعه صنعتی عمودی دارد.( چه در سمت واردات/ چه در سمت صادرات)/۳
بنظرم باید جانب انصاف را رعایت کرد. بستن حساب سرمایه وقتی شبکه رسمی ارز شما فروپاشیده، کار « متناقضی» است. من سو استفادهها از این وضعیت در لایه صف بانک را رد نمیکنم اما در سطح ستاد، تغییرات متعدد دستور العملها تا حد زیادی ناشی از همین «تناقض» است./۱
تصور میکنم ،در فرض اتصال اعتباردهندگان حقیقی به سامانه ستاره، به سرعت نرخ بهره آزاد از اعداد هولناک کنونی به حدود ۳-۴ درصد در ماه کاهش یابد. آنروز تازه حکمرانی بانک مرکزی بر نرخ بهره در اقتصاد معنادار میشود و آغاز تلاش برای اصلاح نظام بانکی معنا مییابد.
در زمان طرح ایده و تکمیل بسته کنترل ترازنامه، کمیته نقدینگى کاملا به این حقیقت توجه داشت که این ابزار باعث افزایش نرخ بهره آزاد مى شود. به همین خاطر بالای خط آمدن تعهدات اوراق گام (که قبلتر همین کمیته طراحى کرده بود) در طراحی اولیه کنترل ترازنامه در ردیف معافیتها دیده شده بود.
بخش جدایی ناپذیر مکانیسم پایدار کننده توافق، جدا نبودن دو موضوع راستی آزمایی و ضمانت از هم است. در ساختار مذاکراتی ایران از زمان کمپین « حرف قطعی» تا امروز این دو موضوع از هم جدا فرض شدهاند.
آقاى مصباحى مقدم اطلاع دادهاند که براى ادامه بررسی سیاستهای کلی برنامه هفتم دوره مجمع یک ماه تمدید شده. با توجه به اینکه کیفیت برنامه هفتم هم مثل برنامه ششم است و در پنج سال آینده خاک خواهد خورد، بنظرم مى شد تکمیل بررسی را یکى دو روزه انجام داد و نیازى به یکماه زمان نبود.
چیزی که پولیتیکو درباره نحوه اعمال تحریمهای سپاه بعد از اجراى توافق مدعى شده، واقعا مهم است. به مراتب مهمتر از ماندن و نماندن تگ FTO سپاه.
خوب چون تفاوت زمان رو متوجه نمیشید. سال ٩٨ یا ٩٩ مذاکراتی وجود نداشت که بشود ضمانت سیاسی برای گذر پرونده از ICRG و پلنرى را روى میز گذاشت. طبعا راه حلهای تکنیکال باقی مى ماند. از اسفند ٩٩ تا امروز بستر راه حل سیاسی برای ضمانت فوق وحود دارد.( که البته توجهی نمى شود.)😊
اگر مذاکرات مثلا چهار ماه بر سر آیین نامه فینسن درباره مفهوم CDD در پى نوشت ١٦ معطل میشد هیچ غمی نبود. میگفتم بر سر چیزی که ارزش دارد مى جنگند. اما وقتی چند ماه معطل FTO مى شویم که هیچ نفعی ندارد، فقط اندوه میماند.
من با اینکه گفته شود، متن وین ٦ از موانع اصلی به نتیجه رسیدن مذاکرات است موافقم و بارها همین مضمون را توئیت کردهام. اما این سوال باقی مى ماند که پس چرا در دولت جدید نه بدنه تیم مذاکره کننده و نه ایده مرکزی مذاکره( مذاکره برای رفع تحریم) تغییرى نکرد؟
در وین بطرز جالبی آمریکاییها بر سر اعداد مذاکره میکنند و ایرانیها بر سر مفاهیم.
با توجه به اینکه ایران در مذاکرات خواسته مشخصی و دقیقی ندارد، معمولا در حال بررسی نقاط قوت و ضعف متن جدید طرف مقابل، نسبت به متن قبلی طرف مقابل است.
شرم حضور برادر بزرگتر مانع از اظهار نظر فهد شده. نمیتوانم بگویم چقدر این ماجرا برای من شیرین و موثر بود. شما حتی در جنگ قدرت علنی بین سعود و فیصل هم مرتبهای از ادب و تقدم بزرگ و کوچک و رعایت را میبینید که انصافا درس آموز است. حالا اما «خانواده» مطلقا نشانی از آن روزها ندارد./٢
«توافق بر سر بازگشت آمریکا به برجام» یک توافق جدید، متفاوت از برجام و بر سر اجرای معکوس بندهای ۳۶،۳۷ و تدقیق بند ۲۹ است.اگر این موضوع درک میشد نه طرفداران سرتیم قبلی مذاکرات میگفتند:« شما دنبال همان برجامید» نه طرفداران سرتیم فعلی میگفتند:« برجام دست ما را برای توافق بهتر بسته»!
طبعا توئیت مشخص نکرده منظور از «ثبت سفارش رسمی واردات با رمز ارز» چیست، اما مفهوم این توئیت به راحتى مى تواند به « واردات بدون انتقال ارز» تبدیل شود. امیدوارم به این مخاطره مهم توجه شده باشد.
خدا وجود نازنین شهید سعید حاج حسین همدانى را در رحمت بی منتهای خودش غرق کند. شرح استخواندار و پر درد او از عملیات بازی دراز هرگز از یاد من نخواهد رفت.
تکرارى است، اما اگر محاذی توافق، از آمریکا ضمانت برای گذر پرونده ایران از ICRG و پلنرى بدون مخالفت اخذ نشود، حل FATF بعد از آن بسیار سخت خواهد بود.
یادم افتاد این را قبل از متن گام به گام براى آقای ظریف نوشتم. یکسال و نیم از آن روز گذشته و هنوز این مسئله در دستور کار نیست.
٣- فهرست پروژههای سرمایه گذارى مشخص قبل از اجرای تعهدات ایران پاراف شده باشد و متن لایسنس آن مورد توافق ایران، آمریکا و طرف سرمایه گذار باشد.
٤- گامهای معکوس طرفین ذیل ماده ٣٦ و ٣٧ بصورت مستقیم به هم وصل باشد.
بدون این حداقلها بازگشت به انتفاع ٨ می٢٠١٨ عقلا ناممکن است./٢
دوم آنکه تا زمان فعال شدن بخشی از برنامه توسعه ایران چیزی از زیرساخت امنیتی منطقهای که آن شهید سعید برای ایران به جا گذاشت باقی مانده باشد.چون چنین ادغامی بدون زیرساخت امنیتی مشترک رخ نمیدهد./٢
در ارائه تصویری از آینده برای مردم خود و مردم خاورمیانه را موجب مى شود./٦
ناتوانی در شکل دهی روابط با پایتختهای اصلی و گره زدن همه چیز در روابط با این پایتختها به برجام، تصور غلط امکان تفکیک بین پروندههای منطقهای و بین المللی، ناتوانی در احیای ساختار رسمی پرداختهای کشور که مستقیما خود را بصورت شوکهای تورمی پیاپی نشان مى دهد، اصلاحات ارتدوکسی پیاپی/٤
این شکست و شکستهای مشابه در نهایت ناشی از ناکامى در ارائه تصویری از یک « توسعه ایرانی» به اهالی خاورمیانه است. ناتوانی در ارائه یک آینده ملموس در صورت تقویت حضور امنیتی ایران در خاورمیانه./٢
تغییر زمان اعمال مجدد تحریم در M۴ و M۵ از FAQ اوفک
کارى به اینکه این بزرگوار هنوز نمى دونه کنترل ترازنامه از سمت چپ به معنای کنترل بدهی نیست ندارم.( کنترل از چپ یعنی چون اعداد دارایی با تاخیر اماده میشه، اقلام معاف سمت راست رو از جمع سمت چپ کم کنیم، و نتیجه رو برآورد رشد سمت راست بدونیم، که بدلایلی که گفتم موافق این روش نیستم)/١
اینکه هنوز در مذاکرات بر پاشنه PMD و FTO میچرخد و ته تلاش برای ضمانت اقتصادی چیزی از جنس طولانی کردن زمان اسنپ بک است، نشان مى دهد طرف ایرانی از سالهای اجرای برجام چیز خاصی نیاموخته.
اینجاست که اهمیت وجود یک وزارتخانه ترکیبی صنعت و تجارت مشخص میشود. هر چند همه پیگیریها برای همکاری صمت در زمان آقای همتی به در بسته خورد و در دولت فعلی هم که کلیت وزارتخانه منحل و تفکیک شد./۴
بعنوان مثال دستورالعملهای بازگشت ارز صادراتی بعد از ۹۹/۴/۳۱ کلا بطرز رنج آوری تغییر کرد اما خب این هم واکنشی بود به خالی فروشی گسترده همین صادر کنندگان محترم که کسی نمیتواند وجود و شیوعش را رد کند./۲
با این روش که پیش میرویم، حتی افزایش تجارت با روبل هم به معنای وابستگی بیشتر به درهم است.
در حوزه ریال، اولویتی مهمتر از پایین آوردن نرخ بهره آزاد نمى شناسم. این اولویت به مراتب مهمتر از اصلاح نظام بانکى است و شاید حتى اصلاح نظام بانکی بدون آن ممکن نباشد.